بخش اول: کسب های حرام | ۲
در ذیل حدیث آمده است:
امیرالمؤمنین به بازاریها میفرمودند: «و اقتربوا من المتبايعين؛ با مشتريان خود و مردم نزديك بشويد.» فاصلهها را بردارید؛ یعنی به وضع و حال آنها رسیدگی کنید. ببینید کسی که به مغازه شما آمده، چگونه فردی است و چه وضعی دارد. فقط به فکر خودتان نباشید، به دیگران و درد دل آنها نیز برسید. ببینید کسی که آمده، ثروتمند است یا کارگر و زحمتکش و گرفتار. فقط برای سود بردن به بازار نیامدید، بلکه آمدید که به مردم هم خدمت کنید. پس به فکر محرومان هم باشید. بازاری باید اهل انصاف باشد. اگر آدم به فکر دیگران باشد، میتواند از شخص متمکن که مشکلی ندارد، سود بیشتری بگیرد. گاهی هم لازم است سود کمتر بگیرد، و زمانی نیز اصلاً سود نگیرد، چون مشتری نیازمند است. پیامبر خدا(ص) فرمود:
خداوند بندهای که جنسش را آسان بفروشد و سخت نگیرد، دوست دارد.[1]
اینکه میگویند «الكاسب حبيب الله؛ كاسب و بازارى، دوست و محبوب خداست» در صورتی است که کاسب اینگونه باشد. در حدیث آمده: مؤمنی که از برادر مؤمنش سود بگیرد، به منزله ربا است.[2] [ ربای حرام اصطلاحی نیست، اما به منزله ربا است، یعنی خوب نیست سود بگیرد] مگر اینکه مشتری بیش از صد درهم از او خریداری کند، که در این صورت میتواند به اندازه خرج آن روزش سود ببرد، یا وقتی میخواهد جنسی را برای تجارت بخرد، اگر سود کمی از آن بگیرد، مانعی ندارد. شاید منظور مؤمنی است که وضعش خوب نیست. این جاست که اگر سود بگیرد، به منزله ربا میشود. اما مؤمنی که معلوم است پول ندارد و بیچاره است، انصاف نیست سود بگیرد. هدف مسلمان، جمع سرمایه و تجمل در زندگی نیست، هدف این است که زندگی انسان بچرخد. اسلام حتی سود گرفتن را محدود کرده؛ یعنی آن را در همه موارد، روا نمیداند. من در گذشته میدیدم گاهی اهل کسب، اجناس را به بعضی افراد ارزانتر میفروختند، یا سود نمیگرفتند، که در این صورت خدا هم برکت میدهد. حالا چه رسد که مثلاً کاسب، خریدار فقیر و بیچاره را گول بزند! کلاهگذاری کند!
حضرت صادق(ع) فرمودند:
گول زدن آدمی که با اعتماد آمده در مغازه، حرام است و گول زدن مؤمن حرام است.[3]
پس بازاریها باید رعایت کنند و بازار ما باید شکل دیگری باشد.
در ادامه حدیث امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «تزينوا بالحِلمِ؛ در بازار اهل صبر و بردبار باشيد». «تناحوا عن اليمين؛ از قَسم خوردن، ـ راست يا دروغ ـ اجتناب كنيد». حضرت موسی بن جعفر(ع) میفرماید: خداوند به سه دسته نظر رحمت نمیکند: ... یک دسته آنها که در معاملات قسم میخورند.[4] «و جانبوا الكذب؛ از دروغ هم بپرهيزيد». اگر کسی پرسید: این جنس را چند خریدید؟ راستش را بگویید. امیرالمؤمنین(ع) دروغ گفتن را صریحاً نهی کرده است. پس اگر جنسی خوب است بگو خوب است، و اگر بد است، بگو بد است. اگر در میدانِ بار هستی، و بارت ریز و درشت، و زیر و رویَش تفاوت دارد، باید بگویی که چنین است.
احتکار یکی از کسبهای حرام محسوب میشود که اسلام شدیداً از آن نهی کرده است. احتکار یعنی منع و حبس کردن کالاهای مورد احتیاج عُموم، با این نیّت که در زمان کمیابی، گران شود و آن را بفروشند. غالباً تاجران و کاسبان برای سود بیشتر، مرتکب چنین حرامی میشوند و با انبار کردن مایحتاج عمومی در شرایط عادی بازار و سپس فروش اجناس به چندین برابر قیمت واقعی، در زمان کمیابی، به سود سرشاری دست مییابند. پس یکی از شرایط احتکار این است که محتکر، جنس مورد نیاز عموم مردم را انبار و حبس کند، به گونهای که آنان نتوانند از جای دیگری یا به قیمت واقعی و مناسب، آن را تهیه کنند. پس انبار کردن کالایی که مورد نیاز مردم نباشد، یا بیش از حدّ نیاز آنها در بازار یافت شود، اشکالی ندارد، اما در صورتی که شرایط احتکار وجود داشته باشد، این کار حرام است و روایات به شدّت آن را نهی کرده، و فقها نیز فتوا به حرمتش دادهاند.
1. امیرمؤمنان(ع) فرمود:
احتکار، یک رذیله است.[5]
یعنی صفت زشتی که کاشف از بخل و ظلم آدمی است.
2. پیامبر اکرم فرمود:
هر که احتکار کند تا قیمت کالایش بالا برود، گنهکار است؛ گنهکاری که خدا و رسولش نیز از چنین آدم پستی برائت میجویند.[6]
3. در حدیث نبوی میخوانیم:
هر که در قیمتگذاری اجناس مردم وارد شود؛ مثلاً: برای بالا رفتن قیمتِ جنسش احتکار کند، حقّ خداست که او را با سر در وسط آتش جهنم بیندازد.[7]
4. رسول خدا در روایت دیگری باز فرمود:
هر کس طعامی را بخرد و چهل روز انبار کند تا گران بشود و بفروشد، سپس همه پول و منفعت آن را در راه خدا بدهد، با این تصدق، گناهی را که با احتکار مرتکب شده، جبران نمیکند.[8]
از این احادیث استفاده میشود که مسلمان تاجر، وقتی جنسی را میخرد، باید طبق معمول به قیمت متعارفی بفروشد و کاری نکند ارزش آن به میزان غیر متعارف بالا رود.
شرط دومِ حرمت احتکار این است که جنس احتکار شده، از نوع طعام و اغذیه مردم باشد؛ مانند گندم و روغن و برنج. البته بعضی فقها فرمودهاند: احتکار هر کالای مورد نیاز مردم ـ از قبیل طعام و خوراکی یا غیر آن ـ حرام است، که به نظر میرسد نظرشان به حق نزدیکتر باشد.
شارع مقدس هیچگاه چنین کاری را نمیپسندد، زیرا ظلم به مردم است. شخص کاسب در بازار علاوه بر سود بردن باید حساب این را بکند که به مردم ستم نکند. کسی که احتکار میکند، بعد دلشرا خوش میکند که یک دهه، روضه امام حسین(ع) برپا نموده یا ماه رمضان سفره افطاری پهن کرده و... چنین کارهایی گناه احتکار را جبران نمیکند.
روایات دیگری نیز بیان میشود تا زشتی این کار بهتر روشن گردد:
1. امام علی(ع): احتکار موجب محرومیت خواهد شد.[9]
2. احتکار، خوی نابکاران است.[10]
3. به رنج افکندن خود برای احتکار، از خصلتهای ابلهان است.[11]
4. محتکر، از نعمت خود محروم است.[12]
5. محتکرِ بخیل برای کسی (وارث) جمع میکند که از او تشکر نمیکند و به سوی کسی (خداوند در آخرت) میرود که عذرش را نمیپذیرد.[13]
6. رسول الله(ص): محتکر، از رحمت خدا به دور است.[14]
7. کسی که در بازار ما ـ مسلمانان ـ دست بر احتکار زند، چونان کسی است که کتاب خدا را انکار کند.[15]
یکی از کسبهای حرام، غشّ (تقلّب) در معامله است؛ یعنی انسان عیب جنسی را که میخواهد بفروشد، پنهان ساخته و به صورت یک جنس خوب به مشتری عرضه کند. یا عیب پولی را که میخواهد به طرف بدهد، مخفی کند و در قالب یک چیز درست و صحیح ارائه دهد. این، از مصادیق کسب حرام محسوب میگردد. اسلام، غشّ و تقلّب در معامله را حرام دانسته و به شدت از آن نهی کرده است.
۱. پیامبر فرمود:
هر کسی با مسلمانی در معامله تقلّب کند، از ما نیست (این تعبیر، حتی از گناه بالاتر است. از ما نیست، یعنی در قیامت نیز با مسلمانها محشور نمیشود) و با یهودیها محشور میگردد.[16]
2. امام موسی بن جعفر(ع) به نقل از پدرانش فرمود:
کسی که با مسلمانی تقلّب کند یا در معامله او را فریب دهد یا مکر و حیله کند، ملعون و از درگاه خدا و رحمت او دور است.[17]
3. امام صادق(ع) فرمود:
پیغمبر نهی کرده که مردم آب داخل شیر بریزند و آن را بفروشند.[18]
4. امام باقر(ع) فرمود:
پیامبر اکرم(ص) در بازار مدینه عبور میکردند؛ طعامی را دید که برای فروش گذاشته بودند. به نظرش غذای خوبی بود. پس به فروشنده فرمود: غذای تو ظاهراً غذای خوبی است؛ قیمتش چقدر است؟ خداوند متعال وحی کرد: یا رسولالله فریب ظاهر جنس را نخور و دستت را داخل آن کن و ببین درونش چیست. پیامبر(ص) دست کرد زیرش و مقداری از غذاهای بد را از زیر درآورد و به فروشنده فرمود: میبینم که تصمیم گرفتهای در برابر مسلمانها خیانت و تقلّب بکنی.[19]
5. هشام بن حَکَم میگوید: من خرمای سابری[20] را در تاریکی میفروختم که حضرت موسی بن جعفر(ع) به من برخورد کرد و فرمود: خرید و فروش در تاریکی، تقلّب و غشّ است، و غشّ جایز نیست و حرام است.[21]
از احادیثی چنین، استفاده میشود که مسلمان باید در خرید و فروش تقلب نکند یعنی جنس را همانگونه که هست عرضه بدارد تا مردم بدانند چه چیزی میخرند. ولی اگر فروشندهای عیبِ جنس را پنهان و آن را به صورت جنس خوب و مرغوب عرضه کرد، حرام و گناه بزرگی است، به حدّی که هر کسی این کار را بکند ملعون است. و به تعبیر پیامبر اکرم(ص): او اصلاً مسلمان نیست، زیرا مسلمانی با تقلّب نمیسازد.
در رسالههای عملیه نیز همه علما به حرمت این معامله فتوا دادهاند. امام راحل در تحریر الوسیله آن را حرام دانستهاند. به هر حال تردیدی در حرمتش نیست. فقها هم در کتابهای خود گفتهاند که غشّ یعنی انسان عیب جنس خود را بپوشاند و به صورت جنس خوب عرضه بدارد، که مصداقهایش را خودتان میتوانید پیدا کنید. یکی از مصادیق هم در روایتی که بیان شد، آب داخل کردن در شیر بود. یا مثلاً اگر در روغن حیوانی مقداری روغن نباتی، یا دنبه آب کرده بریزد و بعد به نام روغن حیوانی بفروشد، یا سیبزمینی را داخلِ روغن کند و به اسم روغن بفروشد، یا فرش پاره شده را کاملاً رفو کند و به مشتری ارائه دهد و عیبش را نگوید، یا جنسِ معیوب را طوری درست کند که خریدار خیال کند بیعیب است و... اینها هم از غلّ و غشّ و تقلّب و حرام است. یا عیب پارچهی معیوب را در کارخانه یا مغازهاش برطرف و رفو کند و در قالب پارچه سالم عرضه میدارد، یا در جعبههای پرتقال و سیب و خرما جنس بد را زیر خوب میچینند که وقتی انسان در نگاه نخست، ظاهر آنها را زیبا و خوب میبیند، اما وقتی زیرشان را بررسی میکند، میفهمد معیوب است.
چرا باید در کشور و بازار اسلامی و میدانهای بارِ مسلمانان این چیزها باشد؟ اگر پیغمبر اکرم(ص) و امام زمان(ع) میدانهای میوه را ببیند، به ما چه میفرمایند کشاورز یا واسطه یا فروشنده، هر کس این کار را میکند، خلاف است. چه اشکال دارد جنس را دو قسمت بکنیم: درشت و ریز را در جعبههای جدا قرار دهیم و قیمتهایش فرق داشته باشد؟ کشاورز و بازاری و همه باید در کارمان تجدید نظر کنیم. اگر فردی غیرمسلمان از بازار ما یک جعبه پرتقال یا خرمای معیوب بخرد، به ما چه میگوید و در مورد اسلام چگونه فکر میکند؟ آیا فکر نمیکنید این خیانت به اسلام و قرآن است! اگر در اجناس صادراتی نیز تقلّب کنیم، اعتماد و اعتبار کشورهای خارجی از مسلمانها و اسلام سلب میشود! برادران و خواهران! وضع ما با گذشته تفاوت کرده است؛ اگر در سابق فقط مسلمان بودیم، اکنون کشور و نظام ما هم اسلامی است و باید طبق قوانین اسلام عمل کنیم، چون کارهایمان امروزه به حساب اسلام و قرآن و اهلبیت(ع) گذاشته میشود.
یکی از منکرات اقتصادی که باعث دلسردی مردم از انقلاب میشود و باید از جامعه ریشهکن شود، رشوه است. کارمندان، هم میتوانند با عمل به اسلام و قوانین دینی بزرگترین خدمتگزار اسلام و قرآن باشند، آنگونه که در قیامت پیغمبر و ائمه را از خویش راضی سازند و هم با خلاف خود بزرگترین ضربه را به اسلام و انقلاب و افکار مردم بزنند.
1- معنی و مفهوم احتکار را به طور کامل شرح دهید.
2- غشّ (تقلّب) در معامله را توضیح دهید.
3- یکی از منکرات اقتصادی که باعث دلسردی مردم از انقلاب میشود، چیست؟
[1]. جامعالاحاديث، ج 18، ص23: إنّ الله تعالى يحبّ العبد [الذى] يكون سهلَ البيع.
[2]. فقهالرضا، ص176 و مستدركالوسائل، ج13، ص 255: ربح المؤمنِ على أخيه رباً إلاّ أن يَشتريَ منه شيئاً اكثر من مائة درهم فيربح فيه قوتَ يومه، أو يشتري متاعاً للتجارة فيربح عليه ربحاً خفيفاً.
[3]. وسائلالشيعه، ج 17، ص 396، ح 22831: غبن المسترسِل سُحتٌ و غبنُ المؤمن حرام.
[4]. كافى، ج5، ص162، ح3: عن أبى الحسن موسى(ع) قال: ثلاثة لاينظر الله تعالى اليهم يوم القيامه أحدهم رجل اتّخذالله بضاعة لايشتري إلاّ بيمين و لا يبيع إلاّ بيمين.
[5]. تصنيف غررالحكم، ص361، ح8200 : الاحتكار رذيلة.
[6]. كنزالعمال، ج 4، ص 98، ح 9719: من احتكر حكرة يريد أن يغلى بها على المسلمين فهو خاطئ و قد برئت منه ذمّةالله و رسوله.
[7]. همان، ص 101، ح 9737: من دخل فى شىء من أسعار المسلمين ليغليه عليهم كان حقّاً على الله أن يقذفه فى معظم جهنّم و رأسه أسفله.
[8]. بحارالانوار، ج 100، ص 89 ، ح 10: أيّما رَجُل اشترى طعاماً فكبسه أَربعين صَباحاً يريد بِه غلاءالمسلمين ثمّ باعه و تصدّق بثمنه لميكن كفّارة لما صنع.
[9]. غررالحكم، 27، ص312: الاحتكار داعية الحرمان.
[10]. مستدركالوسائل، ج 13، ص 276، ح 15342: الاحتكار شيمة الفجّار.
[11]. تصنيف غررالحكم، ص 361، ح 8207: من طبائع الاغمار اتعاب النفوس فى الاحتكار.
[12]. مستدركالوسائل، ج 13، ص 276، ح 15342: المحتكر محروم نعمته.
[13]. همان: المحتكر البخيل جامع لمن لايشكره و قادم على من لا يعذره.
[14]. بحارالانوار، ج 62، ص 292: المحتكر ملعون.
[15]. نهجالفصاحه، ص 278، ح 1317: المحتكر فى سوقنا كالملحد فى كتاب الله.
[16]. وسائل الشيعه، ج 17، ص 283، ح 22529: عن النبى(ص): قال: مَن غشّ مُسلماً فى بيع اَوْ شراءٍ فَلَيْس منّا، و يحشر مع اليهود...
[17]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 202، ح 15105: عن موسى بن جعفر(ع) عن آبائه قال: ملعونٌ من غشّ مسلماً أو غرّه أو ما كره.
[18]. وسائل الشيعه، ج 17، ص 280، ح 22522: عن أبى عبدالله(ع) قال: نهى النّبى أن يشابَ اللَبنُ بالماء للبيع.
[19]. وسائل الشيعه، ج 17، ص 282، ح 22526: عن أبى جعفر(ع) قال: مَرّ النَّبى(ص) فى سوق المدينة بطعام، فقال لصاحبه: ما أرى طعامك إلاّ طيّباً، و سأله عن سعره. فأوحى الله عزّوجلّ إليه أن يدسّ يده فى الطعام ففعل فأخرج طعاما رديئاً، فقال لصاحبه: ما أراك إلاّ و قد جمعت خيانة و غشّاً للمسلمين.
[20]. سابرى نوعى خرماى خوب و مرغوب.
[21]. تهذيب الاحكام، ج 7، ص 13، ح 54: يا هشام إنّ البيع فى الظلال غشٌّ و الغشّ لا يحلّ.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت